امید من به شما دبستانیهاست...
هنوز یادم هست جمله اول کتابهای دوران ابتدایی را «امید من به شما دبستانیهاست»؛ وقتی آن را زیر لب میخواندم به خود میبالیدم که امید رهبرم هستم. حالا بزرگ شدهام و امیدوارم آن امیدواری را محقق ساخته باشم. دبستانیهای دیروز خاطره خوش دوران انقلاب را در ذهن خود به یادگار دارند. از آن روزها تا امروز شاهد فراز و فرودهایی در مسیر خود بودهاند. آن روزی که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی گفتند؛ امید من به شما دبستانیهاست؛ شاید آنها داشتند زندگی را با مشقهایشان پایه ریزی میکردند تا در بستر پاک و کودکانه خویش بذر امید بکارند.
در آن ایام کودکی، دو چیز روز دبستانیها را میساخت یکی مدرسه و دیگری بازی. گویی مدرسه در کنار بازی مکمل هم بودند تا زیباییهای زندگی را فراسوی سختیها تجربه کنند. بهتر است یادی از آنها بکنیم که چه خوب زندگی را به بازی گرفتند! شاید برخی از همان دبستانیها، امروز در گذر از کوچه، پس کوچههای زندگی در راه دشوار شغل، ازدواج، خانه و ... گیر افتاده باشند! شاید بهتر باشد امید آن روز به دبستانیها و امید امروز به دولت تدبیر و امید را هم راستا کنیم تا حکایت شیرین این داستان کامل شود.
امروز شاید امید دبستانیهای دیروز در عطش خدمت شکوفه دهد. امروز امید دبستانیها در اعتماد به آنها بارور میشود. بچههای آن زمان در آموختن، شاگردهای خوبی بودند تا بلکه امروز به استاد خود درس زندگی پس دهند. بیایید دفتر مشق را دوباره باز کنیم تا بار دیگر دبستانیهای دیروز بنویسند: «ای ایران، ای خانه ما، خوب و عزیزی، ایران زیبا، پاینده باشی، ای خانه ما ... » در این کلاس زندگی گاهی مدادها را عوض کنیم تا زیبایی رنگها را با سادگی دلها پیوند زنیم! گاهی پاک کن به دست، خطاهای همدیگر را پاک کنیم.
آری در دبستانهای دیروز رقابتی در کار نبود چون همه از پیش برنده بودند. آنها کوچک انسانهایی بزرگ بودند که میدانستند بزرگی انسانها در میزان بخشش و اشتراک گذاری خوبیهایشان با دیگران است. در حالی که بزرگ آدمهای کوچک همه چیز را برای خود میخواهند که آن نشان از حقارتی ست که بزرگیاش به وسعت خواستهایشان است.
دبستانیهای دیروز وقتی بازی میکردند با گل لبخند دروازه دلها را میگشودند. گویی خنده زمانیست که با خدا صرف میشود! چون وقتی میخندی کینه، دشمنی، خشم، حسد و ... محو میشوند.
زنگ کلاس، زنگ تفریح، زنگ خانه برای دبستانیها یک صدا داشت. چون همه زنگها شادی و شور میآورد. اما زنگ انشاء چیز دیگری بود، زنگی برای پرواز که میشد در روز روشن سوار بر بال رویاهای خود شد.
میخواهید چکاره شوید؟ دبستانیها به هرچه اراده میکردند بر روی کاغذ میآوردند تا صاحب آن شوند! گویی برگه سپید دفتر همان قالیچه سحر آمیزی بود که تو را بر فراز رویاهایت پرواز میداد.
وقتی مینوشتی به خود نوشتن تبدیل میشدی تا با واژه ها پروازی در رنگین کمان کلمات داشته باشید. قلم عصایی جادویی شده بود که هرچه بر کاغذ ثبت میکرد در لحظه احساس داشتن آن را درک میکردی!
آری، در نگاه دبستانیها صداقت موج میزد، دروغ غریبه بود! در دل مدرسهایی ها فضای بزرگی برای پذیرش بود که جا برای همه داشت، تنگ نظری جا نداشت! در کوله دبستانیها کینه، خشم، حرص، بدبینی و ...جایی نداشت، ابزار معرفت بود، مادیات غریبه بود! در پرواز کودکانه امید بال پرواز بود، ناامیدی بال نداشت! در دنیای دبستانیها همه شاگرد بودند، تکبر غریبه بود! در شعر کودکانه بیت زندگی مصرعی بلند داشت، مرگ غریبه بود! در شعار دبستانیهای زندگی موج میزد. در مدرسه دبستانیها خنده و شادی درس اول بود، اخم و دلتنگی درس حذف شده بود و ...
شاید کلاس دبستانیها، آموختن شان و نحوه زندگیشان درس امروز زندگی ما باشد. شاید گاهی اوقات لازم باشد جای استاد و شاگرد را عوض کرد چرا که دبستانیها واژههایی از جنس حقیقت برای زندگی دارند، اگر در دنیای کوچکمان جایی برای آنها بگذاریم!
دبستانیهای دیروز را در امروز دریابیم تا حکمت پیام امام عزیزمان را بیشتر درک کنیم. از این رو اعتماد شایسته فرزندان این سرزمین است. شاید امروز وظیفه ماست رویای آنان را به تحقق رسانیم تا فضای لطیف زندگیشان هوای ما را نیز تازه کند. همچنان که امام موسی کاظم (ع) فرمودهاند:
«مردی از قم، مردم را به حق دعوت کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلبهایشان همچون پارههای آهن استوار است.
بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است. »(کتاب عصر ظهور، تألیف علی کورانی عاملی، ترجمهی مهدی حقی، صفحهی 222).
آری طبق همین بیان امروز باید گفتمان و منش اعتدال گرایی بستری مناسب برای کودکان معتدل دیروز ایجاد کند. همان دبستانیهایی که زندگی را شاد میکردند تا هرگز سختیها و کمبودها را احساس نکنند! دبستانی دیروز همواره مورد اعتماد و امید خمینی کبیر (ره) بودهاند حال در فضای اعتدالی تدبیر و امید امروز نیز مورد اعتماد باشند تا رسالت نگاه آن امام فقید را بهتر بشناسیم. امید تنها سرمایه کودکان دیروز است، تدبیری به حال آنها اندیشیم.
بیایید با اعتدال و تدبیر، امید دبستانیها را بال و پر دهیم تا همه از پیش برنده باشیم. آری، دهه فجر فرصت مغتنمی است تا با تشریح و تبیین این دستاوردهای ماندگار در زمینههای مختلف و یادآوری حرفهای بنیانگذار انقلاب برای نسل جوان، بیش از پیش بر آگاهی جامعه بکوشیم.
همانگونه که مردم در برگزاری مراسمهای ملی و مذهبی نقش محوری دارند، دانش آموزان امروز و دیروز نیز باید در برگزاری مراسمهای دهه فجر نیز به نحو شایستهای اقدام کنند. ایام دهه فجر باید علاوه بر برگزاری جشنها و تزئین مدارس با حضور در جمع دانش آموزان، اهداف انقلاب اسلامی را تبیین و دستاوردهای آن را برای نسل جدید بازگو کرد.
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: مریم عرفانیان
تنظیم: مریم فروزان کیا